پروفایل کاربری


دختری سوار بر اسب خیال

زندگی بی رویا معنی ندارد

دختری سوار بر اسب خیال

نام: آنی - درخشان
.........................................................
جنسیت: زن
.........................................................
محل سکونت: تهران
.........................................................
سن: 0 / 0 / 0
.........................................................
میزان تحصیلات: دانش آموز سوم راهنمایی
.........................................................
شماره تماس: به تو چه
.........................................................
ایمیل و ای دی یاهو: فضولی
.........................................................
درباره من: من 14 سالمه عاشق خیال پردازیم اسم مستعار زیاد دارم مث مریم عسل گلی ارغوان طلا پارمیس نازی جودی آنی کلا هرکی از راه میرسه منو به یه اسمی صدا میزنه هر کدوم از فامیلامون منو به یه اسمی میشناسن ولی شما بگید درخشان ودعا کنید بابام به اسم خودم صدام کنه اسم روی شخصیت خیلی تاثیر داره من قبلا اسم خودمو دوست نداشتم ازش خوشم نمیومد ولی الان نظرم عوض شده چون یه نفر با آوردن چند تا دلیل بهم گفت باید به اسمت افتخار کنی معنی اسمم درخشانه من خوندن کتابای تخیلی رو خیلییییییییی دوست دارم جزو واجبات زندگیمه خیالام هم از این چرت و پرت های عاشقانه نیست کلا از عشق خوشم نمیاد البته از عشقای امروزی که اصلا عشق نیست هیچ علاقه ای هم به هیچ پسری نداشتم ندارم ونخواهم داشت من دوستای زیادی دارم کلا هرجا میرم یه دوست که کمه حد اقل 10 تارو پیدا میکنم خصوصیاتم باعث میشه دیگران جذبم بشن ولی اگه ان آدم جزو هم رگ ریشه هام نباشه از خودم میرونمش طرف اگه پرو قدر نشناس بد خواه دیگران حسود دروغ گو دو بهم زن اهل دوست پسر و بیشعور بازی باشه بهتره به ده کیلومتری منم نزدیک نشه من یکمیم خجالتیم همه رو دوست دارم وطاغت ندارم بی وفایی ببینم خیانت به دوست بدترین چیزه برای همین اصلا طرف دخترای این طوری نمیرم اصلا کینه ای نیست بعد از یه مدت کوتاه همه چی یادم میره و دیگه یادم نمیاد البته اگه یه نفر همش یادم نیاره من خیلی خنده روام به بیمزه ترین چیز هاهم میخندم گاهی هم لهجم اصفهانی میشه ولی اصفهانی نیستم مثلا یه بار داشتم یه مقاله را سر صف میخوندم که یه دفه لهجم عوض شد بچه ها از خنده منفجر شدن اون موقع دلم میخواست فرار کنم ولی راه نبود از همه طرف محاصره شده بودم من اهداف بزرگی دارم که اگه بدونید ممکنه به نظرتون خنده دار بیاد ولی میگم بهتون دوست دارم دانشمند بشم میخوام یه چیزی به علم اضافه کنم میخوام یادم زنده بمونه واسممو تو کتابای تاریخ بنویسن ... چیه چرا میخندی خوب مگه دانشمندا رو پیشونیشون نوشته بوده دانشمند میشن همه اول پشت همین نیمکتا نشستن وباید بگم فقط یه ارزوی دور نیست خیلیم نزدیگه چون توانایشو دارم خیلی خلاق و باهوشم اینو از سر غرور نمیگم بهتر از منم زیاده خوب اگه خندیدنت تموم شد یه نظر بذار البته ادبو رعایت کن

نظرات شما عزیزان:

Ali
ساعت18:18---6 شهريور 1390
سلام اومدم بهت سر زدم وبلاگ قشنگه خوشحال میشم بهم سر بزنی من لینکت کردم.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در - ساعت - توسط


آخرين مطالب
» حکمت
» شاید فردا دیر باشد!
» مرد = بی وفا
» گربه شوری
» پاسخ انیشتین
» مورچه وعسل
» همین الان لیوان هایتان را زمین بگذارید
» نجار
» چگونه بايد يك خبر ناگوار را اطلاع داد!
» بهترین راه ابراز عشق
» عشق ،محبت، بخشش
» پیرمرد وفادار
» داستان های کوتاه و دلنشین
» به من بگو
» تخته سنگ
» ستاره هارو نمیبینم
» سخن بزرگان
» امتحان
» یکم یاد بگیرید
» پسرک و خدمتکار

Design By : Pichak

 var URL= "http://anee.rozblog.com" var speed = 5 function reload() { location = URL } setTimeout("reload()", speed);